در شهر بدون شک هویت های بسیاری وجود دارد و این هویت ها همیشه از خودشان دفاع می کنند؛ یعنی به همان دلایلی که یک هویت به وجود آمده می خواهد باقی بماند و خودش را حفظ کند و به هر شکل ممکن گسترش یابد  البته بعضی از، هویت ها – هویت های موقتی – نسبتا موقتی اند. اما بحث مهم در شهر این است که چطور این هویت های مختلف با هم هماهنگ شوند و برای همه این هویت ها چه جایگاهی در نظر گرفته شود تا امکان داد که این هویت ها بتوانند به حیات خودشان ادامه دهند.

حذف هویت ساده نیست و هزینه بالایی دارد. وقتی یک هویت حذف شود معمولا خودش را در یک قالب دیگری مجدا احیا می کند در یک جای دیگر و ممکن است هویتی که شما سعی کردی حذف کنی در جای دیگر به شکل حاد تری بروز کند. هویت ها را باید دقیقا مشخص کرد و کنترل کرد تا به هویت هنجار شکن گسترده اجتماعی تبدیل نشود.

سوژه عموما در ابتدای ورود به یک شهر مدرن هویت سستی در خود احساس می کند که فرد را خیلی نزدیک به یک هویت ناشناس می برد. این موقعیت ناشناسی و نداشتن هویت و ضعیف بودن آن هم جنبه های مثبتی دارد و هم منفی، جنبه مثبت آن این است که هر اندازه ناشناسی بیشتر شود میزان آزادی سوژه افزایش می یابد البته فضا هایی هم داریم که عموما ایجاد یک تیپی از هویت می کنند و آن سوژه ای که در آن فضا حضور دارد  باید طبق آن رفتار کند ولو اینکه ناشناس باشد. ولی در قاعده قضیه هویت در شهر، ناشناسی اش به ما آزادی بیشتری در عمل می دهد چون تحت فشار کنترل دایمِ جماعتی نیستیم اما جنبه منفی آن می تواند این باشد که هر تیپی از ناشناسی، گروهی از حمایت ها را از ما می گیرد. پس هویت داشتن  به ما به کمک  می کند تا کنترل اجتماعی پیدا  کنیم اما از طرف دیگر ما را از حمایت آن جماعت نیز برخودار می کند.

مسلما سوژه ای که در شهر ناشناس است تصمیم به ایجاد هویت هایی می زند که معمولا این هویت ها به کارکرد های شهری مربوط اند. مانند کارکرد های شغلی / زیستگاهی / فراغتی و غیره . . .؛ این هویت ها باعث می شوند شهروندان با هم وارد مبادله اجتماعی شوند. این هویت ها در شهر شکسته می شوند و در قالب محله خود را به منصه  ظهور می رسانند تا سوژه بتواند در آن انسجام محله ای و سرانجام حس تعلق پیدا کند.

اما در این بین تنظیمات و ت گذاری درسیستم های محله ای که سبک زندگی نزدیکی با هم دارند را باید مورد توجه ویژه ای قرار داد. چون اگر این سیستم های محله ای ، آنقدر آزاد گذاشته شوند که اصلا نیازی با سایر سیستم های شهری در خود شان نبینند چیزی به وجود می آورند که امروزه در سیستم های شهری با نام گتویی شدن – جماعتی شدن – نام برده می شود. که این مسئله جزء آسیب هایی فضایی به حساب می آیند.

در گتویی شدن یک محله علاوه بر ضربه ای که به خود آن محله زده می شود به مراتب آسیب های جدی تری به محله اطراف خود نیز می زند حتی ممکن است این ضربات بر پیکره شهر نیز وارد شود چون از کنترل خارج شده اند. (مثل محلاتی که حتی پلیس نیز جرات دخالت در آن محلات را ندارد که معمولا این محلات با واکنش های شدید و خشونت آمیز ی مواجه می شوند) اینکه افراد خودشان را با عنوان یک شهروند در نظر نمی گیرند بلکه تنها به عنوان یک جماعت در نظر می گیرند و شروع می کنند به اولویت دادن به کسانی که از لحاظ جماعتی به آن ها نزدیک هستند خطر کمونوتاریسم را افزایش می دهد. کمونوتاریسم از آسیب های هویت های جدید شهری است که ضربه های خیلی جبران ناپذیری بر توسعه شهری می زند چون افراد ترجیح می دهند که مثلا یک فردی را از قبیله - جماعت – و از گروه خودشان انتخاب کنند ولو اینکه خیلی در سطح پایین تری باشد تا اینکه فردی بیاید که غریبه باشد و ارتباطی نداشته باشد. در شهر باید برای این تیپ هویت یک نوع ارتباط منطقی و انعطاف پذیر برقرار شود تا شهر به حیات خودش ادامه دهد.

همه آلودگی است این ایام

اشتباه کرد! آیا حوزه عمومی در ایران شکل گرفت؟

تصویر آیین و مناسک در حیات شهری

هویت ,های ,یک ,ها ,کند ,شهر ,هویت ها ,این هویت ,می کند ,در شهر ,ای که

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عرضه انواع هدیه تبلیغاتی و هدیه مناسبتی به صورت عمده و تکی در سراسر ایران نیکوکاری ارز دیجیتال مجله اینترنتی باران Emigrent سالک ایرانی اسلامی parvaresh zaloo عیانِ دل ساخت کباب پز تابشی بچه های هفتم معین